آثار روانی نگاه ابزاری در استخدام خانم‌ها | خلأ امنیت روانی در محیط کار به پله نخست استخدام یا همان آگهی جذب رسیده است پیگیری لایحه الحاق ایران به سازمان توسعه زنان سازمان همکاری اسلامی «مهربانو»؛ پویش مهربانی و ایثار با اهدای خون بانوان تربیت با تئاتر | «رستن»، نمایشی زنانه در جستجوی حقیقت شانزدهمین نشست سالانه «روز اسلامی مبارزه با خشونت علیه زنان» | حکیم: جهان باید مانع جنایت‌های رژیم صهیونیستی شود در پیاده‌روی اربعین، مهمانی آداب‌دان باشیم از آن استقبال سرد تا این جاودانگی محض! نایب‌قهرمانی بانوان خراسانی در والیبال‌نشسته قهرمانی کشور نرمش‌هایی برای کمردرد‌های عصبی خاطره انگیز مثل خیابان یازدهم شرقی سعادت آباد یکی داستان است پر آب چشم گاهی خریدار حال هم باشیم بانوانی که روز‌های ملتهب جنگ تحمیلی را پوشش خبری دادند هیچ روزمان شبیه دیروز نیست استکان‌های نقره‌ای که دست به‌دست شد نقش مؤثر رسانه «شهربانو» در روایت بانوان شهر مشهد + فیلم حجاب‌استایل‌ها؛ تهدیدی برای پوشش اصیل اربعین درخشش والیبالیست مشهدی در حوالی هیمالیا! طوبی خانم، گنجینه صبر و عاشقی به مناسبت سالروز درگذشت مادر رهبر معظم انقلاب | خاطره مقام معظم رهبری از مادرشان
سرخط خبرها
حرم نوشت‌های یک خادمه | مادری دور از وطن

حرم نوشت‌های یک خادمه | مادری دور از وطن

  • کد خبر: ۲۳۸۱۵۵
  • ۱۹ تير ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۵
فاطمه سال هاست با بیماری سرطان رحم دست و پنجه نرم می‌کند؛ هرچند ظاهرش این را نشان نمی‌دهد. هر شش ماه یک بار مجبور است برای شیمی درمانی به مشهد بیاید تا یک وقت بیماری اش عود نکند.

به گزارش شهرآرانیوز، اصالتا اهل مشهد است، اما ۲۰ سال پیش وقتی صدام سقوط کرد هرچه داشتند و نداشتند را جمع کردند و حالا خانه اش نزدیک مسجد سهله در نجف است.

صدام که سقوط کرد همسرش که عراقی الاصل است عزم وطن مادری می‌کند و فاطمه هم همراه همسر و دو فرزند کوچکش به نجف بر می‌گردند و بعد‌ها خانواده چهار نفره شان، ۶ نفره می‌شود.

دوتا از فرزندانش در عراق ازدواج کرده اند و دوتا دختر کوچکترش ایران زندگی می‌کنند و همینجا هم ازدواج کردند، اما با دو دنیای متفاوت.

«فرهنگ ایرانی‌ها در زندگی مشترک و خانوادگی با عرب‌ها متفاوت است. تعاون و همکاری توی زندگی عرب‌ها بیشتر است. مثلا دخترم وقتی می‌خواهد از خانه بیاید بیرون به مادر شوهرش خبر می‌دهد و می‌گوید من چند ساعتی نیستم و بچه هم توی منزل خوابیده. وقتی بر می‌گردد می‌بیند مادرشوهرش هم خانه را آب و جارو کرده و هم بچه را‌تر و خشک می‌کند.

اما ایران اینطور نیست. مردم ایران اصطلاحا آبشان توی یک جوب نمی‌رود و نمی‌توانند به راحتی کنار هم زندگی کنند؛ اما در عراق، همه خانواده به هم کمک می‌کنند. وقتی مهمان دارند مثلا دخترم که عروس آن خانواده است غذا می‌پزد، جاری‌اش آب و جارو می‌کند، مادر شوهرش از بچه‌ها مراقبت می‌کند و هیچ کس بیکار نمی‌نشیند.

از یکدیگر دلخور هم نمی‌شوند و این مدل زندگی را پذیرفته اند. حتی توی فرزندآوری هم متفاوتند. دخترم که در عراق ازدواج کرده با وجود ۱۳ سال زندگی مشترک، چهار فرزند دارد، اما دختر دیگرم که در ایران است و ۱۲ سال ازدواج کرده فقط یک بچه دارد.» فاطمه معتقد است رسانه خیلی در فرهنگ ایرانی‌ها اثر گذاشته و آنها را از اصالت خودشان دور کرده است.

فاطمه درباره زندگی در نجف می‌گوید «زندگی توی نجف با مشهد قابل مقایسه نیست، همین الانش هم همینطور است. آن اوایل مشکلات ساده مثل تامین آب و برق داشتیم و حالا فقط آب بهتر شده و این روزها، هر دو ساعت برق نداریم البته به جایش از مولد استفاده می‌کنیم.»

فاطمه سال هاست با بیماری سرطان رحم دست و پنجه نرم می‌کند؛ هرچند ظاهرش این را نشان نمی‌دهد. هر شش ماه یک بار مجبور است برای شیمی درمانی به مشهد بیاید تا یک وقت بیماری اش عود نکند. فاطمه ۵۰ ساله امام رضا (ع) را خیلی دوست دارد.

«اینجا همه چیزش با دنیای بیرون از حرم فرق دارد. هم گریه اش، هم خنده اش. وقتی این همه راه را طی می‌کنم تا به حرم بیایم در پوستم نمی‌گنجم. چشمم که به گنبدش می‌افتد تمام غم‌های زندگیم از یادم می‌رود. قدرت مبارزه با سرطانم هم به لطف محبت امام رضا (ع) است که شفایم را داده است.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.